11- همه وقت در زندگي با صبر و اخلاق خوش محمّدي مجهّز بودن. 3: 159 و 2 : 153
12- حجاب اسلامي را، چه زن و چه مرد - با چشم ناپاك نداشتن و لباس مناسب پوشيدن- رعايت نمودن. 24 : 30 و 31
13- به آزادي عقيده 6 :107 و مسئوليت فردي 35 :18 به آزادي بيان و قلم براي امر بمعروف و نهي از منكر3 :104 به آزادي در داد و ستد 4 :29 و آزادي در انتخاب محل سكونت 4 :100 قاطعانه معتقد بودن.
14- به وفاي به عهد2: 177، به حسد نداشتن 113 : 5 ، به امانتداري نمودن 4: 58 ، و به كتمانِ شهادت نكردن 2: 283 پايبند بودن.
15- به مُتّقي بودن، يعني به كنترل كردن نفس و مُصرّانه و مُجدانه به اجراي دستورات الهي علاقة كامل نشان دادن. 2 : 2 الي 5
16- با عفو و گذشت از خطاي مردم –به نحوي كه باعث تَنَبُّه آنها باشد –تمرين كظم غيظ نمودن. 2 :109
17- بعد از ارتكاب هر اشتباه و يا گناهي به ياد خدا افتادن و هرچه زودتر توبه و طلب مغفرت كردن 3 : 135
18- تجسُّس در كار ديگران نكردن، غيبت و مسخره ننمودن، عيبجوئي و نجوا نكردن.49 :11و12
19- تبعيض نژادي و برتري هاي قومي را مردود دانستن. 49 : 13
20- حق وعدالت را –ولو به ضرر خود و يا كسانمان باشد –رعايت نمودن. 4 : 135
21- ندانسته چيزي را پيروي نكردن 17: 36 ، بين عالم و جاهل 39: 9 ، نور و ظلمت 13: 16، فرق قائل شدن و ايمان و كفر 32: 18را از هم باز شناختن.
22- تفكُّر در آثار خلقت و توجّه به عظمت خالق عالم نمودن. 30: 20 الي 26
23- لزوم اتحّاد با تمام مسلمانان را قبول داشتن. 3: 103 و 4: 94
24- تكبُّر وتفرعن را از خود دور نمودن. 38: 74و 75 ، 10: 75
25- يتيمان و اسيران و فقيران و مساكين را دستگيري كردن. 2: 177
26- احترام و محبّت به والدين و خويشان داشتن.4: 36 و 17: 23
27- از هوي و هوس پرهيز كردن. 4: 135 و 25: 43
28- اسراف در هر چيزي –حتي انفاق در راه خدا –را كاملاً مطرود دانستن. 17: 26 الي 29
29- از لهو و لعب 57: 20 ، قمار و مشروب 5 : 90 ، زنا 17: 32 و ربا 3: 130 دوري جستن.
30- توجه كامل به آخرت داشتن و در عين حال دنيا را فراموش نكردن2: 201 و 28: 77
31- مأيوس و نوميد نشدن 12: 87 و بالعكس هميشه اميدوار بودن و با صبر42: 43 و توكّل به خدا
32- 3:160، انجام كارهاي نيك را پيگيري كردن. 2: 148
33- از غضب خدا ترسيدن و از مردم نترسيدن. 2: 150
34- در امور زندگي مشورت كردن، تصميم گرفتن و با توكّل به خدا كار را اجرا و مسؤليتِ آن را قبول نمودن. 3: 159
35- از دروغ 39: 32 دوري نمودن و با راستگويان زندگي كردن. 9: 119
36- براي ساختن و تعمير مساجد و مدارس همّت گماشتن. 9: 18
37- در انجام كارهاي نيك و خيرات سبقت گرفتن 5: 48
38- شيطان را دشمن آشكار دانستن 35: 6 و از شرّ او به خدا پناه بردن 7: 200 و 41: 36
39- قبول اين كه افراد مختلف با استعدادهاي متفاوت آفريده شده اند 43: 32 ، 16: 71 و چشم طمع به چيزهايِ بهترِ ديگران نداشتن و از فضل خدا ، نعماتِ مورد نياز را طلبيدن. 4: 32
40- رضايت داشتن و شاكر درگاه الهي بودن و خوشحال زندگي كردن 2: 172 و 29: 17 و 10 : 58
41- خشوع و تواضع را جانشين غرور و تَبَختُر نمودن. 57: 16
42- به عقايد ديگران احترام گذاشتن و حلّ اختلافات را به روز قيامت – براي شنيدن حق مطلب از درگاه الهي –واگذاشتن. 22: 68 و 69
43- از دو روئي و نفاق دوري گزيدن و در اين مورد توجه به لعنت خدا و آتش جهنم داشتن . 9: 68
44- هميشه دل به خدا بستن و او را ناظر بر اعمال و گفتار و حتي افكار خود دانستن. 3: 29
45- هرچه مُيسّر است قرآن خواندن 73: 20 و در آيات آن تدبّر كردن 4: 82 و 47: 24
46- از هر طاغوتي(هر چيزي كه پتانسيل معبود شدن دارد) اجتناب كردن و پيام الهي را دقيقاً گوش دادن و بهترينش را انجام دادن. 39: 17 و 18
47- مفتخرانه خود را خليفة خدا بر زمين دانستن و تلاش براي انجام وظيفه يعني فعاليّت هر چه بيشتر در تكامل و آباداني زمين كردن 2: 30 و 11: 61
48- كوشش براي ايجاد صلح و صفا بين مردم نمودن. 2: 224 ، 49: 9
49- صاحبان اَمر را در هرجا : در مملكت، شهر، مدرسه ، اداره، مطب، منزل، جلسات عمومي و . . . اطاعت نمودن و اگر مُسرفند اطاعت نكردن. 4 : 59 ، 26: 151 و 152
50- با امر به معروف و نهي از منكر كار نيك را تأييد و كار بد را تقبيح نمودن 3: 104 و 110
51- تمام ابناء بشر را اعضاء يك خانواده و همقطاران خود در دستگاه عظيم آفرينش دانستن. 49: 13
52- اصلاحات انجام شده در هر جائي را محترم شمردن و براي حفظ آن كوشيدن. 7: 56
53- اطلاعات و اخبار تأييد نشده و نا مطمئن را قبول نكردن. 4: 83 و 49: 6
54- خود را موظف به ياري خدا براي رساندن پيامش به بندگانش دانستن و از او ياري خواستن 47: 7
55- به جز براي حق و در راه خدا، مرتكب قتل نشدن 17: 33
56- از رشاء و ارتشاء دوري جُستن. 2: 188
57- تجاوز به جان و مال و شرف ديگران را گناه دانستن 17: 33 الي 35 ، 24: 15 الي 17
58- بستگان و خويشان را محترم داشتن و به آنها كمك نمودن 17: 26 ، 4: 36
59- متجاوز و ظالم نبودن و در برابر ظالم به دفاع بر خاستن. و در صورت عدم توانائي، از محيط ظلم به نقطة ديگري از زمين خدا مهاجرت كردن 4 : 97 ، 16: 41
60- نمازهاي پنجگانة شبانه روز را سرِ وقت معين خواندن 4: 103
61- از اينكه خداوند ما را به ّآنچه داده است مي آزمايد و بازگشتمان به اوست مطمئن بودن 5: 48
62- به منظور جلوگيري از توفيق شيطانِ در كمين نشسته –براي فتنه انگيزي بين افراد –توجه كامل به كاربُرد زبان خوش نمودن 16: 125 ، 17: 53
63- حلال ها و حرام هاي خدا را دقيقاً يادگرفتن و در زندگي مرعي داشتن 5: 87 ، 16: 116
64- اگر در محلّ زندگي مان نماز جمعه برپا مي شود، عنايت خاصّ به شركت در آن نمودن 62: 9
65- در برابر تمام سختي ها و ابتلائات، با نماز و صبر مقاومت نمودن 2: 153 الي 157
66- احترام به وفاي به عهد نمودن و يقين داشتن به اينكه نفرت بزرگي است در نزد خدا، چيزي را گفتن و انجام ندادن.2: 177، 16: 91، 61: 2و3
67- احتراز از اَمر نمودن به مردم به انجام كارهاي نيك و اعمال خود را فراموش كردن 2: 44
68- به اين دستوركه ظنّ وگمان انسان را براي رسيدن به حق بي نياز نمي كند و بعضي ظنّ ها گناه است، توجهِ دقيق داشتن10: 36، 49: 12
69- اين حقيقت را كه اگر خدا بخواهد به كسي نصرت دهد كيست كه مانع شود و اگر بخواهد تنبيه كند، كيست كه بتواند كمك نمايد، با تمام وجود باور نمودن 3: 160
69 –شرك را بزرگترين گناه نابخشودني نزد خدا دانستن 4: 48 و 116
70 –اجتناب از دروغ را همسنگ اجتناب از بُت شمردن 22: 30
71 –از اينكه بارگاه الهي از رگ گردن به ما نزديكتر است مطمئن بودن 50: 16
72 – به اينكه اگر مُشرك شويم اعمالمان باطل 6 : 88 و بهشت بر ما حرام مي گردد 5 : 72 باور داشتن.
73 –به اينكه در قرآن نه از موي زنها كه پوشيده شود سخني به ميان آمده و نه از ريش مردها كه تراشيده نشود، توجه نمودن.
74 – به سرنوشت زن فرعون كه مؤمنه بود و خداوند از شرّ همسرش نجاتش داد و نوح و لوط را كه از شرّ زنهاي كافرشان خلاص كرد، عنايت داشتن. 66: 10 و11
75 – چه بسا چيزها كه در زندگي از آن كراهت داريم در حالي كه خيرمان در آن است و چه بسا چيزها كه دوست داريم ولي شرّمان در آن است را به عنوان واقعيتي ملموس قبول كردن. 2 : 216
76–از اينكه گوشتهاي موجود در قصّابي ها بر خلاف آنچه شنيده بوديم حرام نيستند و چيزي بنام ذبيحه در قرآن نيست وگوشتهاي حرام را خداوند دقيقاً معلوم و معرفي كرده است، مطلع بودن. 5 : 3
77 – اين حقيقت را كه بايد موقع نماز خواندن حتماً بدانيم كه چه مي گوئيم درك و بدان عمل كردن. 4: 43
78 –اين دستور الهي را كه موقع نماز خواندن صدايمان را نه بلند و نه آهسته، بلكه بينابين كنيم توجه داشتن.17: 110
79 – اين كه در قرآن پرداخت خمس فقط مربوط به غنائم جنگي است را به عنوان واقعيت دانستن 8: 41
80 –از اينكه پرداخت زكات طبق آيات قرآن از هر نوع درآمدي است اطلاع داشتن. 2: 2 ، 42: 38
81 – از اينكه خداوند قرآن را براي پند گرفتن آسان كرده است مطلع بودن و استفادة شايان نمودن. 54: 17و 22 و 32 و 40
82 – مردان و زنان عَزَب را تزويج كردن و از فقر نهراسيدن. 24: 32
83 – به اينكه پيروان هر ديني كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نيكوكار باشند از خدا پاداش مي گيرند؛ باور داشتن.2: 62
84 – به اينكه قرآن بيان كنندة هرچيزي و هدايت و رحمت و بشارت براي مسلمانان است، مطمئن بودن.
16: 89
85 – دشمني با گروهي ما را از اجراي عدالت منصرف نكردن. 5: 8
86 – بين دو گروه مؤمن كه نزاع است، صلح برقرار كردن ؛ و در صورت امتناع گروه ستمكار ، با آنها جنگيدن.49: 9
87 – بر آنچه از دستمان رفته است، غصه نخوردن و براي آنچه بدستمان رسيده، ذوق زده نشدن. 57: 23
88 – به انفاق كردن در راه خدا از چيزهاي خوبمان، نه از چيزهاي بدمان توجه داشتن. 2: 267
89 – به انفاق كردن در مواقع توانگري و تنگدستي، به فرو خوردن خشم خويش و گذشت كردن از خطاي مردم، عمل نمودن. 3: 134
90 – در موقع وام دادن، مثل عقد هر قراردادي ، آن را بصورت نوشته در آورده، علاوه بر خودمان، دو نفر شاهد بر آن نوشته امضاء كردن.2: 281
91 – اگر وامدار تنگدست باشد به او مهلت دادن و چه بهتر كه به او بخشيدن. 2: 280
92 – كار آنهائي كه دينشان را پاره پاره نموده ، دسته دسته شدند ؛ بخدا واگذاركردن. 6: 159
93 – به اينكه شكرگزاري كردن، نعمات الهي را زيادتر و كفران نعمت، عذابي سخت در پي دارد، اطمينان داشتن. 14: 7
94 – وضو گرفتن قبل از اقامة هر نماز را مطابق دستور خداوند كه در قرآن آمده است، انجام دادن.5: 6
95 – به اينكه غير از دين اسلام يعني تسليم اوامر الهي بودن كه شرحش در قرآن آمده است، ديني در نزد خدا قابل قبول نيست؛ باور داشتن.3: 85
96 – امر كردن اهل بيت خود به نماز خواندن و بر آن صبورانه پيگيري نمودن.20: 132
97 – با كساني كه در آيات خدا خوض (مته به خشخاش) مي كنند ننشستن و از چنين جلساتي احتراز نمودن.6: 68
98 – از تأويل آيات قرآن دوري جستن و محكمات و متشا بهات آن را از طرف خدا دانستن و همه را قبول كردن 3:7و8
99 – از اينكه خداوند براي هر پيامبري دشمناني از شياطين انس و جن قرار داده كه سخنان آراسته القاء كنند، مطلع بودن 6: 112
100 – از اينكه بارگاه الهي قرآن را نازل كرده و خود را حافظ آن معرفي نموده است، مطمئن بودن 15: 9
101 – از اينكه تأمين مخارج و تضمين امنيت زن و فرزندان به عهدة مرد و اطاعت از شوهر وظيفة زن است، اطلاع داشتن و به ارزش بسيار بزرگ اجتماعي آن پي بردن. 4: 34
102 –به اينکه جز خدا هيچ کس حتي پيامبران ازغيب نمي دانند باور داشتن 109:5 ، 59:6 ، 7 : 187 و 188 ، 10: 20 ، 11 : 49 ، 27 : 65
[1]-اعدادي كه در آخر هر جمله آمده است، آدرس سوره و آيه مربوط به آن را نشان مي دهد. مثلاً 4: 136 آخر جملة اول يعني سورة چهارم كه سوره النساء است و آيه 136 آن سوره.